افسانه های اعتماد به نفس _ قسمت اول
آنقدر که دوست دارید اعتماد به نفس ندارید؟
راه های مختلفی رو امتحان کردید تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید ولی موفق نبودید؟
اگر هر کدام از این موقعیت ها را دارید احتمالا این مقاله که در مورد افسانه های رایج (باورها) اعتماد به نفس است می تواند به شما کمک کند ، چون این افسانه ها مانند آلودگی، در هوا هستند و ما اغلب متوجه نمی شویم که چه میزان از سموم و آلودگی ها را بدون اینکه بدانیم تنفس می کنیم .
اعتماد به نفس چیست ؟
اعتماد به نفس تعاریف زیادی دارد که یکی از ساده ترین آنها این است که اعتماد به نفس یعنی باور به توانایی ها و مهارت های خود .
در واقع وقتی کسی ،اعتماد به نفس داشته باشد به نتایج کارها و دستاوردهای خودش خوشبین است .
اعتماد به نفس چه کمکی به ما می کند ؟
در واقع اعتماد به نفس می تواند به ما در موفقیت در محل کار، ارتباطات ،ازدواج و به طور کلی در زندگی کمک کند اعتماد به نفس همچنین باعث ایجاد احساسات درونی مثبت می شود از جمله شادی ،احساس امنیت و نیز در شرایط سخت می تواند به ما کمک کند که عزم راسخی برای مواجهه با سختی ها داشته باشیم.
در این مقاله 5 باور از 10 باور محدود کننده در مورد اعتماد به نفس را تحت عنوان افسانه های اعتماد به نفس بررسی میکنم و در مقاله بعدی به 5 افسانه دیگر خواهم پرداخت و در ادامه با هم با طرز فکرهایی کارآمد تر و باورهای موثرتر در مورد هر افسانه آشنا می شویم :
افسانه اول
“وقتی اعتماد به نفس دارم دیگر احساس ترس یا عصبانیت نخواهم کرد”
دکتر راس هریس در کتاب تامل برانگیز خود” شکاف اعتماد به نفس” اشاره می کند که اعتماد به نفس به معنای نبود ترس نیست.
ما در زندگی با چالش های مختلفی روبرو می شویم و وقتی احساس خطر داشته باشیم پاسخ ما یا جنگ است یا گریز در واقع اضطراب ، عصبی بودن و هیجان بخش طبیعی از رویارویی با هر تلاش و رویداد جدیدی خواهد بود.
طرز فکر و باور کارامد می تواند این باشد که:
به خودمان یادآوری کنیم احساس ترس یا عصبی بودن یک واکنش طبیعی به ریسک کردن یا تلاش برای چیزهای جدید است در واقع اگر چنین احساسی داریم می تواند سرنخی از انجام کاری باشد که واقعاً برای ما مهم است.
افسانه دوم
“ما یا اعتماد به نفس داریم یا نداریم”
درست است که شاید ۵۰ درصد از اعتماد به نفس ما به صورت ژنتیکی باشد
(ذکر منبع در انتهای مقاله ) اما ما برای تقویت ۵۰ % باقیمانده ی اعتماد به نفس از طرق مختلف میتوانیم اقدام کنیم.
به عنوان مثال با ریسک کردن، امتحان کردن چیزهای جدید و توسعه مهارت های خودمان و بسیاری از راه های دیگر می توانیم اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم.
طرز فکر و باور کارامد می تواند این باشد که:
به خود یادآوری کنیم که چیزی به نام اعتمادبهنفس مطلق وجود ندارد باید انتظار داشته باشیم که احساس اعتماد به نفس ما با تجارب روزانه ما در نوسان باشد و بدانیم که هیچ کس در تمام حیطه های زندگی خود اعتماد به نفس ندارد و کاملاً طبیعی است که هر از گاهی دوره هایی از شک و تردید به خود را پشت سر بگذاریم.
افسانه سوم
” تنها یک نوع اعتماد به نفس وجود دارد”
اغلب ما تصور می کنیم با اعتماد به نفس بودن ویژگی های خاص و مشخصی دارد مثلاً مدل خاصی حرف زدن ، لباس پوشیدن ، رفتار کردن ، رهبری کردن یار ژست بدنی مشخصی داشتن در حالیکه با اعتماد به نفس بودن برای افراد مختلف می تواند متفاوت باشد مثلاً در یک فرد برونگرا اعتماد به نفس بصورت متفاوتی از یک فرد درونگرای با اعتماد به نفس بروز خواهد کرد .
سبک اعتمادبهنفس درونگراها معمولاً خودنمایی نمی کند درونگرا هایی که ارزش های قوی دارند، می دانند چه چیزی را نشان می دهند و با نمایش متواضعانه تر خود احترام به دست می آورند.
برای همین فرق نمی کند که شخصیت ما بیشتر به سمت درونگرا متمایل باشد یا به سمت برونگرا اگر برای ما مهم باشد می توانیم یاد بگیریم که یک رهبر موثر و مطمئن باشیم(جایگزین های دیگری برای اعتمادبهنفس سنتی وجود دارد از جمله رویکرد هایی که بعدا به طور کامل در مقاله های بعدی توضیح خواهم داد)
طرز فکر و باور کارآمدتر می تواند این باشد که :
من می توانم به روش خودم اعتماد به نفس داشته باشم مثلاً در تعریفی که کارولین وب از اعتماد به نفس دارد می نویسد : ” چه احساسی دارید وقتی بهترین خود هستید؟ “یعنی وقتی احساس کنیم بهترین خود هستیم در واقع نسبت به توانمندی ها و مهارتهای خود باور داریم .
افسانه چهارم
“من باید قبل از پرداختن به پروژه هایی که برایم مهم هستند اعتماد به نفس داشته باشم”
این باور و افسانه وضعیت را دقیقا معکوس می کند ، همانطور که راس هریس اشاره می کند : “برای داشتن اعتماد به نفس اول باید اقدام کرد و احساس اعتماد به نفس بعد ازاقدام ظاهر می شود.”
راس هریس می گوید : ” زمانی که بارها و بارها اقدام کردید به طوری که مهارت هایی را برای دستیابی به نتایجی که می خواهید داشته باشید ، تازه بعد از آن متوجه احساس اعتماد به نفس خواهید شد.”
طرز فکر و باور کارآمد تر می تواند این باشد که :
افسانه های مهم درباره اعتماد به نفس که ما را عقب نگه می دارند نیاز به بازبینی دارند پس به خودمان بگوییم نیازی نیست قبل از انجام کاری که مهم است احساس اعتماد به نفس داشته باشم وقتی کاری را که مهم است انجام دهم احساس اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهم کرد.
افسانه پنجم
“تنها از طریق دستیابی به چیزهای بزرگ ، اعتماد به نفسی که آرزو دارم را برای خود به ارمغان می آورم !!”
مشخص است که برنده شدن جایزه نوبل ، اولین بودن در فروش یا شکستن تمام رکوردهای یک ورزش ، فوق العاده خواهد بود!
اگرچه این دستاورد ها هیجان انگیز هستند اما رویدادهای نادری هستند و هرگز برای همه ما اتفاق نمی افتند پس لازم است به صورت روزانه فقط با تشخیص کارهای کوچکی که به خوبی انجام می دهیم برای خود اعتماد به نفس ایجاد کنیم.
مثلاً وقتی متوجه پیروزی های کوچک زندگی روزمره خود می شویم ، از مهربانی با یک دوست یا همکار گرفته تا پیشرفت در فهرست کارها و یا حتی حفظ خلق و خوی خود در موقعیت های ناامید کننده ، همه اینها بانک ذخیره اعتماد به نفس ما را افزایش می دهد.
طرز فکر مفیدتر و باور کارآمد تر می تواند این باشد :
لازم است تمرکز خود را بر روی موفقیت های کوچک بگذاریم، در روند نزدیکتر شدن به اهداف خود و عمل به ارزش های خود در طول زندگی روزمره ، شادی را نیز خواهیم یافت و بدانیم که می توانیم با لذت بردن از موفقیت های کوچک رضایت و اعتماد به نفس کسب کنیم .
مرور :
در این مقاله به 5 باور ناکارآمد ( افسانه ) اعتماد به نفس پرداختیم :
1- وقتی اعتماد به نفس دارم ،دیگر احساس ترس یا عصبانیت نخواهم داشت !
2 – ما یا اعتماد به نفس داریم یا نداریم !
3-تنها یک نوع اعتماد به نفس وجود دارد !
4- من باید قبل از شروع و انجام پروژه عایی که برایم مهم هستند ، اعتماد به نفس داشته باشم !
5- تنها از طریق دستیابی و رسیدن به چیزهای بزرگ،اعتماد به نفسی را که آرزو دارم بدست خواهم آورد!!
5 افسانه باقی مانده را در مقاله بعدی خواهم گفت …
منابع :
1-
2-
https://www.businessinsider.com/some-people-are-genetically-wired-to-be-confident-2014-4
دیدگاهتان را بنویسید