کمال گرایی – قسمت اول perfectionism
آیا فکر می کنی هیچ چیز بر وفق مرادتان پیش نمی رود؟
آیا جزو افرادی هستید که به سختی می توانید قدم اول را برای شروع هر کاری بردارید ؟
امروز قرار است با هم با پشت صحنه ای آشنا بشویم که زیربنای خیلی از مشکلات ماست Tقرار است در مورد چیزی صحبت کنیم که ما به عنوان سلاحی از آن استفاده می کنیم در برابر عدم احساس ارزشمندی خود .
و آن چیزی نیست جز کمال گرایی.
همانطور که در کتاب خودم ، ” افسانه های اعتماد به نفس و عزت نفس” گفتم ، شناخت کمال طلبی اهمیت بسزایی دارد ، چرا که رفع و مدیریت آن یکی از بهترین جایگزین ها به جای افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس معرفی شده است.
کمالگرایی چیست ؟
کمال گرایی تعاریف مختلفی دارد :
مثلاً داشتن استانداردهای بالا و معیارهای سختگیرانه .
آقای پیام بهرام پور به جای واژه کمال گرایی از کامل گرایی استفاده کرده و آن را اینگونه تعریف می کنند استانداردهای بالایی که ضرر های بیشتری از فایده های آن دارد. من شخصا به عنوان یک کمالگرا با این تعریف ارتباط خوبی گرفتم .
کمال گرایی اصلاً چیز خوبی نیست و همانطور که پژوهش ها نشان داده است ، حتی یکی از عوامل اصلی افسردگی و خودکشی میباشد ولی متاسفانه در جامعه ما گاهاً به عنوان یک خصیصه مثبت تلقی می شود مثلاً این گونه از کمال گرایی تعریف می شود که من چون کمال گرا هستم می خواهم پروژه را کامل و بدون نقص ارائه دهم برای همین تحویل پروژهام به تعویق افتاده است !
یا اینکه من چون کمالگرا هستم می خواهم همه کارها را فقط خودم انجام دهم تا خیالم راحت باشد همه چی درست انجام میشود!
من چون کمالگرا هستم ….
اگر از این دست آدم ها هستید که کمالگرایی را مساوی با مسئولیت پذیری و کار درستی می دانید باید بگویم که کاملا در اشتباه هستید ،استفان گایز در کتاب “چگونه کمالگرا ” نباشیم در واقع کمالگرایی را یک اختلال ذهنی معرفی کرده است !
بله ما به عنوان یک آدم کمالگرا ، مسئولیت پذیر و کار درست نیستیم بلکه یک فرد مبتلا به یک اختلال ذهنی هستیم ، پس باید وابستگی پنهان خود را به آن متوقف کنیم و از شر آن خلاص شویم .
از این به بعد به جای اینکه با افتخار بگوییم می خواهم ” همه” کارها بی کم و کاست و به درستی انجام شود چون من یک کمال گرا هستم، باید بگوییم من مبتلا به یک اختلال ذهنی هستم و برای همین میخواهم ” همه” کارها بی کم و کاست و به درستی انجام شود ، بله، دقیقا کمالگرایی به همین بدی است!
البته که مسئولیت پذیری و انجام بهینه کارها لازم و واجب است ولی نیاز به کاملگرایی ندارد .
همانطور که گفتم ما از کمال گرایی به عنوان سلاحی در برابر عدم احساس ارزشمندی خود استفاده می کنیم به این صورت که برای اینکه ارزشمند بودن خود را به دیگران ثابت کنیم تمام سعی و تلاش خود را میکنیم که در زندگی و کار خود بهترین باشیم تا ثابت کنیم که چقدر ارزشمند هستیم ،ولی وقتی بزرگترین شرکت ،بهترین رستوران ،بالاترین رده مدیریت و بالاترین و بهترین مدارک علمی و بزرگترین خانه و… را به دست می آوریم باز هم احساس ارزشمندی نخواهیم کرد و به آرامش نخواهیم رسید . در واقع ما سعی می کنیم با کمال گرایی جلوی سرزنش شدن خود را بگیریم ، چون تصور می کنیم اگر بهترین باشیم نه خودمان و نه دیگران ما را قضاوت نخواهند کرد و سرزنش نخواهیم شد ، ولی حتی با کمال گرایی ما هیچ وقت نمی توانیم همه را از خود راضی نگه داریم .
افراد کمال گرا اغلب کارها را به راحتی شروع نمیکنند و پشت این شروع نکردن اغلب ترس از شکست قرار دارد ، چون می ترسند مبادا شکست بخورند ، برای شروع و انجام کار خود چنان معیارهای سرسختانه ای قرار می دهند که حتی شروع آن کار برایشان بسیار سخت می شود .
در واقع بین کمال طلبی و احساس خود ارزشمندی و عزت نفس یک چرخه معیوب ایجاد میشود به این صورت که برای پوشش دادن عدم احساس ارزشمندی خودمان ، برای خود معیارها و استانداردهای سرسختانه قرار داده تا همه چیز را به بهترین صورت انجام دهیم، اما ترس از شکست ما ، مانع از انجام و حتی شروع این کارها میشود و حتی اگر شروع کرده و در بین راه شکست بخوریم با همین شکست های اولیه ما خود را سرزنش کرده که : ” ببین از پس این کار هم به درستی بر نیامدی ! ” و دوباره احساس ارزشمندی و عزت نفس ما به خاطر این سرزنشگری کمتر می شود ، پس برای پوشش دادن به آن مجدداً درگیر کمال طلبی بیشتر شده و این چرخه همینطور ادامه پیدا می کند.
آیا کمال بد است ؟
خیر
در واقع تمایل ما انسان ها به سمت کمال است که دلیل وجودی ماست یعنی ما در این دنیا هستیم که به کمال انسانی خود برسیم ، پس کمال خوب است ، اما وقتی پسوند گرا به آن اضافه می شود مفهوم آن از بین می رود و به چیزی غیرمنطقی ، محدود کننده و فلج کننده تبدیل می شود .
مراقب تله کمال طلبی باشیم
در عین حال بعضی ها معتقد هستند، کمال گرایی چیز مثبتی است و آنچه بد است ، کمال طلبی منفی یا کامل طلبی است .
ولی نکته ای که در رابطه با کمال گرایی از همان اول باید توجه شود، این است که بعضی ها آن را کمال طلبی منفی ، کامل طلبی و اسامی از این قبیل می نامند اگر قرار باشد درگیر واژه ها بشویم باید بدانیم دوباره در تله کمالطلبی گیر افتاده ایم پس فعلاً هر چه دوست دارید به واژه پرفکشنیسم perfectionism بگویید : کمال طلبی منفی کامل طلبی یا کمالگرایی یا…
کلام آخر
در این مقاله فعلا فقط با واژه کمال طلبی آشنا شدیم و آن را تعریف کردیم.
و گفتیم کمال طلبی تعاریف مختلفی دارد مثلا این تعریف : استانداردهای بالایی که ضرر های بیشتری از فایده های آن دارد.
در مقالات بعدی بیشتر با مکانیزم کمال طلبی و راه های مدیریت آن آشنا می شویم .
منابع :
کلیه منابع این 4 مقاله در مورد کماگرایی در قسمت آخر ذکر شده است .
دیدگاهتان را بنویسید